زهرا فرود : علیرضا اسحاقی کارگردان ،نویسنده و بازیگر سینما و تلویزیون فارغ التحصیل رشته فیلم‌نامه‌نویسی از دانشکده صدا و سیما و دارای مدرک کارشناسی ارشد است که فعالیت خود در دنیای بازیگری و هنر را در سال ۵۷ با بازی در مجموعه نان آوران کاری از گروه کودک شبکه اول سیما آغاز کرد او که علاوه بر نگارش فیلمنامه بهترین تابستان من در آن نیز به ایفای نقش پرداخته فیلم‌هایی چون تله روباه را در سال ۸۵ و لبخند سبز را در سال ۸۷ کارگردانی نمود، همچنین مدیریت گروه فیلم و سریال شبکه چهارو شبکه سحر در کنار مدیریت اداره تولید فیلمنامه‌های سیما و مدیریت گروه تله فیلم های شبکه اول سیما از فعالیت‌هایی هستند که تاکنون اسحاقی علاوبرنویسندگی ،گارکردانی وبازیگری در کارنامه کاری خود به ثبت رسانده است.او میگویدمدتهاست سینمای جنگ و دفاع مقدس بی پشتوانه شده و این سینما با قرار گرفتن در زمره آثار تاریخی روز به روز محجورتر می شود چون تولید این سبک آثار مستلزم هزینه های سنگینی است که در حال حاضر تقبل کننده و حمایتگری ندارد بنابراین امیدواریم دولت جدید تمهیداتی موثر و کاربردی را در راستای فرهنگ و هنر کشور به ویژه این عرصه اتخاذ کند.
اسحاقی به خبرنگار دیباچه گفت : توجه به سینمای جنگ و دفاع مقدس و تولید آثاری در این سبک نه تنها درتلویزیون بلکه در سینما نیز به دلیل وجود برخی بهانه ها از جمله کمبود بودجه مورد کم‌لطفی عجیبی قرار گرفته وبا نهادن ژانردفاع مقدس و جنگ در طبقه تولیدات تاریخی که ساخت آنها به دلیل آکسسوار ها و پروداکشن های سنگین، هزینه‌های زیادی را می‌طلبد براین کم لطفی ها و عدم توجهات کافی افزود،که این امر خود موضوعی قابل کنکاش محسوب میشود.
اوافزود:وضعیت این سبک نمایشی، به گونه‌ای شده که فقط گاهی در جشنواره ها می توانیم شاهد حضور آن در کنار سایر ژانر ها باشیم البته کم رنگ شدن تولیدات جنگی را نباید فقط در مسئله کمبود بودجه خلاصه کرد چرا که عدم حمایت متولیان و مسئولان عرصه نمایشی در سینما و تلویزیون نیز از مهمترین علل نپرداختن به مسئله دفاع مقدس است در صورتی که این ژانر از طیف گسترده و متنوعی از داستان‌ها و روایت ها در بطن خود بهره‌مند است که بیان آنها در قالب آثار نمایشی به برون رفت این سبک از فرورفتن به ورطه فراموشی کمک می کند.
مجموعه های پایتخت "وزیرخاکی "نمونه هایی ازنگاه موفق به مقوله جنگ در قالب طنزهستند
کارگردان فیلم تله روباه بیان کرد:پرداختن به موضوع دفاع مقدس و نبرد مدافعان حرم در قالب طنز و کمدی موقعیت در آثاری چون مجموعه پایتخت و زیرخاکی که شاهد آن بودیم از نمونه های بارزی هستند که اثبات می کند ساخت آثار نمایشی در ژانر جنگی و دفاع مقدس با دستمایه کمدی و حتی طنز سیتکامی می‌تواند تاثیر موثری در تفهیم نبرد ومقاومت به نسل امروز داشته باشد از این رو قطعاً این سبکها ظرفیت‌های بسیاری برای به تصویر کشیدن با نگاه های مختلف را در خود دارد و در این راستا طرحی با عنوان "بشمار ۳" را درنظر گرفتم که ساختار آن شباهت های بسیاری به فیلمنامه سریال" بهترین تابستان من" را دارد که آن را در دهه هفتاد به نگارش درآوردم و به کارگردانی علی بهادر در سال ۷۵ در قالب ۱۳ قسمت برای شبکه اول سیما ساخته شد و در واقع "بشمار ۳"طرحی با مضمون دفاع مقدس است که در قالب طنز عملکرد های چند نوجوان برای حضور در میدان جنگ را به تصویر می‌کشد که در این جهت ماجراهایی به وقوع می پیوندد که به دنبال آن شخصیت های داستان درگیر ماجراهایی می شوند که آنها را تا مرز اسارت پیش می برد البته متاسفانه این طرح حدود سه سال است در مسیر تولید دست به دست میشود و امیدوارم زمینه‌ای فراهم شود تا بتوانم آن را در قالب یک اثر نمایشی به تصویر بکشم.
علیرضا اسحاقی ادامه داد :با توجه به اینکه دولت در آستانه تغییرات قرار دارد امیدوارم دولت آقای رئیسی که نشان از دولتی کاملا مردمی دارد به موضوعات ارزشی به خصوص مباحث مرتبط با انقلاب و دفاع مقدس توجه بیشتر و جدی تری نشان بدهند البته چالش های اجتماعی و مبحث اقتصاد در فاز اول توجه است که امید می‌رود در این بخش‌ها شاهد تحولاتی باشیم که به تبع آن فشارهای اقتصادی و معیشتی به تدریج مرتفع شوند و همچنین عرصه فرهنگ و هنر نیز خواهان تحرک و تکاپوی جدی و تازه در روند فعالیت خود است تا بر خلاف ادوار گذشته عمل کند و هنرمندانی که در این چند دهه بگونه‌ای بایکوت بودند و بستری منطقی و مناسب برای فعالیت نداشتند و به ویژه در دولت آقای روحانی که عرصه و فضا برای فعالیت طیف افرادی همچون من که دغدغه پرداختن به مباحث دفاع مقدس دارند وجود نداشت، بتوانند با دوری از هرگونه تمامیت خواهی فعالیت کنند و حداقل یک اثر با مضمون نبرد ، مقاومت و دفاع مقدس را در طول سال ارائه نمایند.
او در ارتباط با فیلم نامه های مسجد محله، بمبک، کمینگاه و کوچ بهار گفت : فیلمنامه مسجد محله که به محله گلها تغییر نام یافت در مرکزاوج دستخوش تغییراتی اساسی شد وبا نام سردلبران به کارگردانی محمدحسین لطیفی به تولیدوپخش رسید ودرصدداحیای دوباره محله گلها با ساختارمورد نظر خود هستم و بمبک نیز که در جشنواره کودک و نوجوان اصفهان در سال ۹۲ جایزه بهترین فیلمنامه را از آن خود کرد هنوز به تولید نرسیده و قرار است این فیلم نامه به کارگردانی داریوش جهانگیری به تولید برسد همچنین کوچ بهار که با نگاهی به اردوهای جهادی نوشته شد و کمینگاه که به عملیات مرصاد می پردازد از جمله فیلمنامه هایی هستند که با وجود گذشت سال‌ها از نگارش آنها همچنان در سکوت به سر می برند و تولید آنها در صورت امکان صورت خواهد گرفت.
بازیگر نقش ابو حامد در فیلم سینمایی مدیترانه پیرامون دیگر فیلمنامه خود به عنوان چلچله های بهاری گفت :این فیلمنامه بر اساس اتفاقات ۱۹ دی سال ۱۳۵۶ نوشته شد و بیشترین دلیل توقیف تولید آن به عنوان یک اثر تاریخی، مباحث مالی و پرداکشن های سنگین بود .
"اسحاقی" با بیان اینکه برای بازیگری در هیچ کلاس و دوره ای حضور نیافته و نقش آفرینی را به صورت قریحی شروع نموده اظهارداشت : به دلیل اینکه مدتی بود در عرصه بازیگری در چهره و تیپ بچه های بسیجی جا افتاده بودم و راغب نبودم تا قداست و حرمت این چهره را با بازی در نقش‌های دیگر از بین ببرم به صورت عامدانه از دنیای بازیگری فاصله گرفتم و طی این مدت علاوه بر تحصیل و کار در چرخه سازمانی طرح های بسیاری را ارائه و فیلمنامه های متعددی را به رشته تحریر درآوردم.
این کارگردان و نویسنده درباره حضورش در فیلم سینمایی مدیترانه گفت: هادی حاجتمند کارگردان این فیلم از دوستانم بودند و در زمان نگارش فیلمنامه آن تاکید داشتند که در این اثر حضور داشته باشم و من هم که سال ها از عرصه بازیگری فاصله گرفته بودم با شنیدن قصه این فیلمنامه و شخصیت ابوحامد که قرار بود در کالبد آن به ایفای نقش بپردازم راغب شدم در مدیترانه بازی کنم و اگر چه نقشم دراین فیلم کوتاه بود اما برایم توفیق و افتخاری است که توانستم بازی در کالبد یکی از شخصیتهای مدافعین حرم را به نام خود ثبت کنم.
او بازی در نقش ابوحامد را ادای دینی به مدافعان حرم خواند و افزود: در فیلم مدیترانه ایفاگر شخصیت حقیقی از تبار افغان به نام علیرضا توسلی معروف به ابو حامد هستم که از فرماندهان و بنیانگذاران لشکر فاطمیون در سوریه بود این شخصیت اگرچه حضور کوتاهی دارد اما عامل اصلی نجات قهرمان فیلم است که گروهی از بچه های مدافع حرم به فرماندهی او به تعدادی از مهندسان که درگیر حادثه شده اند یاری می رسانند.
وی در پایان خاطرنشان کرد دژ کولا عنوان فیلمنامه است که آن را در ژانر تاریخی با نگاهی به موضوع حمله مغول به ایران به نگارش درآوردم و علیرغم اینکه در گروه افرادی قرار دارم که شانس کمتری برای تبدیل نمودن نوشته ها به فیلم را دارند علاقمند هستم این فیلمنامه را برای نمایش در سینما به تولید برسانم البته با توجه به قصه های دراماتیک دژ کولا، این اثر پتانسیل توسعه بیشتر فیلمنامه در راستای تبدیل شدن به سریال را نیزدارد که اگر تلویزیون موافق باشد کار توسعه آن را آغاز خواهم کرد.
